بخشی از ترجمه فارسی کتاب «مسافر کاناپهگرد در ايران» يادداشتهای سفر يک جوان مصری (2013):
تصميم ايران به ملی کردن نفت بازتابهای گستردهای در منطقه داشت؛ به گونهای که نمايندگان پارلمان عراق از دولت خود خواستند که اقداماتی مشابه آنچه دولت مصدق اتخاذ کرده است، در پيش گيرد، تا به حق انحصاری انگلستان از منابع نفتی عراق و غارت سرمايههای آن کشور و درخواست بازنگری در قراردادهای نفتی به منظور افزايش سهم انگلستان از نفت عراق پايان داده شود.
در آن زمان دولت مصر نيز موضع قاطعی در حمايت از مصدق گرفت و نحاس پاشا نخست وزير وقت آن کشور، مصدق را به قاهره دعوت کرد و مثل يکی از همين تظاهرات ميليونی ميدان التحرير، نزديک دو ميليون نفر از مردم مصر که آن زمان بيش از 14 ميليون جمعيت نداشت، به استقبال محمد مصدق نخست وزير ايران رفتند.
قرار بود مصدق در بالکن هتل قديمی شپرد در خيابان الجمهوريه سخنرانی کند؛ گزافه نيست اگر گفته شود که همه خيابانهای قاهره از ايستگاه راهآهن تا ميدان اوپرا مملو از جمعيت بود. مصدق اما به دو دليل نتوانست صحبت کند:
اول اينکه ميکروفونها برای رساندن صدای او به همه جمعيت کافی نبود،
و ديگر اينکه توان جلوگيری از گريه خود را نداشت و مردم هم با سرازير شدن اشک او به سر دادن شعارهايی در حمايت از وی پرداختند و بدين ترتيب سخنرانی او به تأخير افتاد و قرار شد همان شب از طريق راديو با مردم مصر صحبت کند.
روزنامهها نوشتند که استقبال از مصدق کمتر از استقبال سال 1919 مردم از سعد زغلول پس از بازگشت از تبعيد نبود. اين پذيرايی گرم دولت و مردم مصر از نماينده دولت ايران دربردارنده پيام مهمی به اين مضمون برای انگلستان بود که دوران استعمار ملتها و ناديده گرفتن اراده آنان سپری شده و عصر بازيابی حقوق و آزادیهای آنان و برپايی نظامهای ملی و مستقل و دور از دخالت خارجيان فرا رسيده است.