اين جهان گذرا

سال 1500 ميلادی، شهر تبريز با 250 هزار نفر جمعيت، پس از پکن و ويجاياناگار (در هند) و قاهره، هم‌رديف با هانگژو (در چين)، در رده چهارم شهرهای بزرگ جهان بوده، و از نظر جمعيت، پيش از استانبول و پاريس قرار داشته است.

اين آمار در يکی از جدول‌های سومين فصل کتاب «اين جهان گذرا» آمده که تاريخچه بشريت را در سه فصل عرضه کرده است: «عصر خوراک‌‌جويی» (200.000 سال)، «عصر کشاورزی» (10.000 سال) و «عصر مدرن» که فقط 250 سال طول کشيده، اما تغيير در آن، از هميشه سريع‌تر و بنيادی‌تر بوده است و شتاب رشد جمعيت چنان بوده که احتمالاً بيست درصد تمامی انسان‌ها در همين دو و نيم قرن زيسته‌اند.

ديويد کريسچن در کتابی که مزدا موحد آن را ترجمه کرده، معتقد است که مطالعه يکپارچه تاريخ جهان درک بهتری از نحوه جای‌گيری رخدادها به دست می‌دهد و شکل تاريخ را نمايان‌تر می‌کند؛ درست همچون سفر با هواپيما بر فراز کشوری که پيش‌تر پياده از آن عبور کرده‌ايد، بسياری از جزئيات را نخواهيد ديد، ولی تصور روشن‌تری از منظره پيدا خواهيد کرد. از پنجره هواپيما، اشيای منفرد مبهم خواهند بود، اما ارتباط ميان آنها راحت‌تر به چشم می‌آيد.

راهنمايیِ او برای خواندن کتابش اين است که بايد بتوان آن را در يک يا دو جلسه خواند و در زمانی به آخر داستان رسيد که هنوز آغاز آن در ياد باشد.