ايران‌شناسان در خانه امام خمينی

تورج دريايی پژوهشگر و تاریخ‌نگار و استادِ تاریخ، مطالعات و فرهنگ ایرانی در دانشگاه کالیفرنیا، در شماره 11 مجله «آنگاه» نوشته است:

من قبل از سفر با ايرج افشار، به شهرهای بزرگ ايران سفر کرده بودم و بيشتر به مانند هر گردشگری مکان‌های تاريخی، هتل، رستوران‌ها و شهرها را تجربه کرده بودم. اما دو دهه پيش ايرج افشار مرا به سفرهايی برد که ديد و نظرم در باره ايران و ايرانی به‌کلی تغيير کرد. من در دانشگاه کاليفرنيا در لس‌آنجلس، تاريخ ايران خوانده بودم و به صورت تصادفی در کتابخانه دانشگاه با ايرج افشار آشنا شدم. زمانی که به ايران سفر کرد گفت: «بيا ببرمت ايران را ببينی» . . .

همسفران ما به همان اندازه که ايرج افشار ايران را ديده بود، ايران را می‌شناختند و دوست می‌داشتند:

ريچارد فرای، ايران‌دوست، از فرنگ آمده بود تا جايزه موقوفات محمود افشار را دريافت کند. پس از مدتی در تهران خسته شده و مايل بود که از شهر بيرون برود.

همچنين دکتر شفيعی کدکنی، دوست و همسفر ايرج افشار، همراه ما شد که خود نعمت بزرگی بود.

همچنين بهرام افشار (دوست من و يکی از فرزندان ايرج افشار)

. . . از راه ورکان و محلات به سوی خمين و گلپايگان راه افتاديم. به خمين رسيديم و به خانه پدریِ آيت‌الله خمينی رفتيم و ريچارد فرای به فارسی با لهجه آمريکايی به گارد گفت: «سلام آقا، من آمريکايی هستم.» سرباز کمی رنگ باخت و بعد لبخند زد. خانه بسيار بزرگ بود و نمايانگر خانه‌های محلی دوره‌های پيشين. انسان با سر زدن به چنين مکان‌هايی بهتر در باره افراد مهم تاريخ آگاهی کسب می‌کند.